یک منتقد سینمایی با تحلیل یکی از سکانس های مینی سریال«در انتهای شب» به موضوع جنوب شهر هراسی در فیلم ها و سریالهای یک دهه اخیر پرداخته است.

جنوب شهر هراسی در فیلم‌ها و سریال‌های یک دهه اخیر

به گزارش قدس آنلاین، رضا صائمی، منتقد سینمایی در صفحه شخصی اش درباره سریال «در انتهای شب» نوشته است: ماهی و خواهرش نگران از اینکه مبادا شوهر ثریا به پسرش آسیبی بزند به سراغ او می روند، با ذهنیتی پر از سوظن به او که در ذهن مای مخاطب هم این نگرانی را تزریق می کند. امیر پوریا رحیمی (سام) اما به قول خودش یک نقطه ضعف دارد بچه که میبیند چارستون بدنش می لرزد، او جلوی دارا بهنام را نمیزند تا پدری را جلوی فرزندش تحقیر نکند حتی با اینکه خودش جلوی دخترش از بهنام کتک میخورد و تحقیر می شود. تصویری که از امیر در ذهن ماهی و خواهرش و البته مخاطب شکل گرفته بود می شکند.

او در ادامه می آورد: این تصویر تاریک و نگاه بدبینانه درباره طبقات فرودست و تهی دست در جامعه ما عقبه تاریخی دارد. در یک قضاوت قالبی و کلیشه ای گمان می کنیم آنکه فقیر است بی رحم است و آنکه کارگری ساده و کم بضاعت است اهل مرام و معرفت نیست یا آنکه بیشتر داد می زند شرور و شیاد است. به قول پیمان معادی در سریال افعی تهران «بچه بودم عقلم نمی رسید، فکر میکردم آدم بده اونی که داد میزنه!»

جنوب شهر هراسی در فیلم ها و سریالهای یک دهه اخیر

به باور این منتقد، متاسفانه سینمای ایران به ویژه در یک دهه اخیر، تصویر هولناک از طبقات پایین جامعه ترسیم کرده و به نوعی جنوب شهر هراسی دامن زده که حافظه جمعی را از طبقه تهی دست با جماعت جاهلان گره می زند. این تحقیر شدن یش از فقیر بودن آزارشان می دهد. اینکه انسانیت را در ترازوی مالکیت وزن کرد و میزان موجودی آدمها مدل مواجهه با آنها را تعیین کند.
صائمی در ادامه نوشته است: امیر «در انتهای شب» شاید شوهر خوبی نباشد که معلوم نیست درست باشد. شاید کینه توزی او به ثریا از سر سوتفاهم باشد یا هرچه، اما او دارا را به پارک برد چهل هزار تومان برایش خوراکی خرید و جلوی او پدرش را نزد شرافت را نمی توان با شمایل ظاهری و طبقاتی آدم ها سنجید. آنکه جیبش کم پول تر است نانجیب نیست و آنکه عصبانی است لزوما عصیانگر نیست. خشم و تندخویی بیش از هرچیزی از تحقیر شدن می آید؛ از اینکه وجود آدمی با میزان موجودی اش اعتبار بیابد یا بی اعتبار شود. آدمها از زخم همین حقارتها زمخت می شوند، از اینکه عزت و شرفشان به پای شرم نداشتن ها بشکند، از اینکه با میزان دارایی شان داوری شوند. وقتی امیر داشت حسش را به بچه ها به ماهی و خواهرش توضیح می داد یاد حجت شهاب حسینی در «جدایی نادر از سیمین» افتادم که به معلم مدرسه می گفت: «چرا تا چشمتون به ما میخوره فک می کنید از صبح تا شب داریم مثل حیوون میزنیم تو سره زن و بچمون بابا به والله به قرآن ما هم مثه شما آدمیم!»

سریال «در انتهای شب» به کارگردانی آیدا پناهنده در 9 قسمت ساخته شده و قسمت پایانی آن صبح فردا (جمعه) از فیلم نت پخش می شود. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.